جراحی پلاستیک
26 آذر 1404
پیوند غضروف (Cartilage Grafting) یک تکنیک کلیدی در جراحی پلاستیک، بهویژه در رینوپلاستی (جراحی زیبایی بینی) است. در این فرآیند، جراح قطعهای از غضروف را از یک ناحیه از بدن خود بیمار برداشته و از آن برای بازسازی، تقویت یا تغییر شکل ساختار بینی استفاده میکند. این کار زمانی ضروری است که اسکلت غضروفی-استخوانی بینی برای رسیدن به فرم دلخواه یا عملکرد تنفسی بهینه، ضعیف، ناکافی یا آسیبدیده باشد.
هدف اصلی گرافتگذاری، ایجاد یک چارچوب مستحکم و پایدار برای بینی است. این تکنیک به جراح اجازه میدهد تا ارتفاع پل بینی را افزایش دهد، نوک بینی را تقویت کرده و از افتادگی آن جلوگیری کند، نامتقارنیها را اصلاح نماید یا آسیبهای ناشی از جراحیهای قبلی را ترمیم کند. منابع اصلی برای برداشت غضروف عبارتند از:
تیغه بینی (سپتوم):اولین و بهترین گزینه به دلیل صافی و استحکام مناسب.
گوش (غضروف کونکا):به دلیل انعطافپذیری، برای بازسازی نواحی ظریف مناسب است.
دنده (غضروف کاستال):زمانی که به مقدار زیادی غضروف مستحکم نیاز باشد، مانند جراحیهای ترمیمی پیچیده یاعمل بینی با غضروف دنده، از این منبع استفاده میشود.
استفاده از غضروف خود بیمار (اتوگرافت) خطر پس زدن پیوند و عفونت را به حداقل میرساند و نتایج ماندگار و طبیعیتری به همراه دارد.
غضروفها داربست اصلی نیمه پایینی بینی را تشکیل میدهند و نقشی حیاتی در تعیین فرم، زیبایی و عملکرد تنفسی آن دارند. این بافت همبند، منعطف اما محکم، ساختار نوک بینی، پرهها و بخش میانی (پل بینی) را پشتیبانی میکند. در واقع، استحکام و موقعیت غضروفهای جانبی بالا و پایین (Upper and Lower Lateral Cartilages) و تیغه بینی (Septum) است که عرض، ارتفاع و زاویه نوک بینی را مشخص میکند. هرگونه ضعف یا عدم تقارن در این ساختارها میتواند منجر به افتادگی نوک بینی، کجی ظاهری یا حتی انسداد مسیر تنفسی شود.
در حوزه جراحی پلاستیک، اصطلاحات "پیوند" (Transplant) و "گرافت" (Graft) گاهی به جای یکدیگر استفاده میشوند، اما تفاوت فنی ظریفی میان آنها وجود دارد. "پیوند" یک مفهوم گستردهتر است که به انتقال هر عضو یا بافت زنده از یک نقطه به نقطه دیگر اشاره دارد.
در مقابل، "گرافت" به قطعهای از بافت (مانند پوست، استخوان یا غضروف) گفته میشود که به طور کامل از منبع خون اصلی خود جدا شده و به محل جدیدی منتقل میشود تا در آنجا از طریق عروق خونی اطراف، دوباره زنده شود. بنابراین، "گرافتگذاری غضروف" توصیف دقیقتری برای فرآیندی است که در رینوپلاستی انجام میشود.
توضیح ساده:گرافت مانند کاشتن یک نهال بدون ریشه در خاک جدید است؛ این نهال برای زنده ماندن باید از محیط جدید خود تغذیه کند.
جراحان بر اساس نیاز بیمار و هدف جراحی، گرافتهای غضروfi را در موقعیتها و اشکال متفاوتی به کار میبرند. سه نوع از پرکاربردترین این گرافتها عبارتند از:
|
نوع گرافت |
کاربرد اصلی |
محل جایگذاری |
|
گرافت آنلی (Onlay Graft) |
افزایش حجم و اصلاح کانتور |
روی سطح ساختار موجود (مثلاً برای پر کردن فرورفتگی روی پل بینی یا افزایش برجستگی نوک بینی) |
|
گرافت استرات (Strut Graft) |
تقویت و ایجاد پایه حمایتی |
داخل ساختارهای بینی (مثلاًColumellar Strutکه بین دو پره بینی قرار میگیرد تا نوک بینی را بالا نگه دارد) |
|
گرافت اسپردر (Spreader Graft) |
باز کردن دریچه داخلی بینی و صاف کردن پل |
بین غضروفهای جانبی فوقانی و تیغه بینی (برای بهبود تنفس و جلوگیری از فرورفتگی پس از برداشتن قوز) |

استفاده از گرافت همیشه یک انتخاب اختیاری نیست؛ در بسیاری از موارد، جراح برای تضمین پایداری و عملکرد بینی، چارهای جز تقویت اسکلت آن ندارد. به طور کلی، هر زمان که بافت غضروفی موجود توانایی نگهداری فرم جدید را نداشته باشد یا مقدار آن برای شکلدهی کافی نباشد، پیوند ضرورت پیدا میکند.
این نیاز میتواند ناشی از ژنتیک (ساختار ضعیف مادرزادی)، آسیبهای فیزیکی، یا عوارض جراحیهای پیشین باشد. بدون حمایت ساختاری مناسب، بینی ممکن است پس از گذشت چند ماه تا چند سال دچار تغییر شکل، افتادگی نوک یا مشکلات تنفسی شود. بنابراین، تشخیص دقیق نیاز به گرافت قبل از عمل، کلید موفقیت جراحی است.
در رینوپلاستی ثانویه، معمولاً غضروف تیغه میانی (سپتوم) در عمل اول برداشته یا آسیب دیده است. در این شرایط، جراح با کمبود شدید "مصالح ساختمانی" روبرو میشود. برای جبران این کمبود و بازسازی ساختار از دست رفته، استفاده از منابع جایگزین حیاتی است. در مواردی که نیاز به ترمیمهای ظریفتر یا بازسازی نوک بینی باشد، تکنیکپیوند غضروف گوش به بینی(Conchal Cartilage Graft) بسیار کارآمد است، زیرا غضروف گوش نرم و منعطف بوده و فرم طبیعیتری ایجاد میکند.
تجربه بیماران:بسیاری از مراجعین ترمیمی گزارش میدهند که استفاده از غضروف گوش، حس طبیعیتری نسبت به مواد مصنوعی به آنها داده است.
بینیهای گوشتی چالشی بزرگ دارند: پوست ضخیم و سنگین. غضروفهای ضعیف زیرین نمیتوانند وزن این پوست را تحمل کنند و فرم بگیرند. اگر اسکلت تقویت نشود، نوک بینی پس از عمل به پایین متمایل شده و فرم خود را از دست میدهد. جراح با استفاده از گرافتهای قوی (معمولاً به صورت ستون در نوک بینی)، یک اسکلت محکم میسازد که بتواند پوست ضخیم را بالا نگه داشته و به آن شکل دهد. این کار دقیقاً مانند استفاده از ستونهای قویتر برای یک چادر سنگین است.

گاهی پرههای بینی به دلیل ضعف غضروفی هنگام دم عمیق به داخل جمع میشوند و راه تنفس را میبندند؛ این پدیده "کلاپس دریچه" نام دارد. همچنین ممکن است فرورفتگیهای غیرزیبایی در کنارههای بینی وجود داشته باشد (Alar Retraction). در این موارد، جراح با قرار دادن گرافتهای باریک و نواری شکل (مانند Alar Batten Graft) در دیوارههای جانبی، این بخشها را تقویت میکند تا در برابر فشار هوای دم مقاومت کنند و فرمی صاف و زیبا به خود بگیرند.
در ناهنجاریهای مادرزادی مثل شکاف لب و کام، عدم تقارن شدید و نقص در رشد غضروفهای پایه بینی وجود دارد. همچنین در تصادفات شدید که منجر به له شدگی بینی میشود، ساختار آناتومیک به هم میریزد. در این بیماران، پیوند غضروف تنها راه برای "ساختن دوباره" بینی از پایه است. معمولاً به حجم زیادی از گرافت (اغلب از دنده) نیاز است تا بتوان پلی که وجود ندارد را ساخت و پایههای بینی را در موقعیت صحیح مستقر کرد.
انتخاب منبع مناسب برای گرافت، استراتژیکترین تصمیم جراح قبل از شروع عمل است. این انتخاب نه تنها بر استحکام و زیبایی نهایی تأثیر میگذارد، بلکه یکی از عوامل تعیینکننده درهزینه عمل بینی با پیوند غضروفنیز محسوب میشود. هرچقدر برداشت غضروف دشوارتر باشد (مثل دنده)، زمان و پیچیدگی عمل بیشتر خواهد بود. منابع به دو دسته کلی "خودی" (Autograft) و "غیرخودی" (Allograft/Synthetic) تقسیم میشوند که هرکدام پروفایل ایمنی و کارایی خاص خود را دارند.

در جراحی پلاستیک، هیچ بافتی جایگزین بافت زنده بدن خود فرد نمیشود. اتوگرافتها (Autografts) سلولهای زنده هستند که پس از انتقال، به سرعت با شبکه خونی بینی ادغام میشوند.
مهمترین مزیت این روش، سازگاری صددرصدی بافتی است؛ یعنی سیستم ایمنی بدن آن را به عنوان جسم خارجی شناسایی نمیکند و خطر "رد پیوند" (Rejection) عملاً به صفر میرسد. همچنین احتمال عفونت در این روش بسیار کمتر از مواد مصنوعی یا اهدایی است.
صافترین و محکمترین غضروف برای ساخت پایه و ستون بینی، بدون نیاز به برش اضافه در بدن.
بهترین گزینه برای شکلدهی طبیعی به نوک بینی (Tip) به دلیل انحنای طبیعی و بافت نرم.
ذخیرهای عظیم از غضروف مستحکم برای ساخت کامل پل بینی در موارد ترمیمی یا آسیبهای شدید.
با افزایش سن، غضروف دنده ممکن است سخت شده و به استخوان تبدیل شود (Calcification). جراح پیش از عمل با سیتیاسکن تراکم بافت را میسنجد تا از نرم بودن و قابل برش بودن آن اطمینان حاصل کند.
آلوگرافتها (Homografts) غضروفهایی هستند که از اجساد اهداکننده برداشته شده و در بانک فرآوردههای پیوندی تحت پرتوهای گاما استریل میشوند. این گزینه برای بیمارانی مناسب است که منابع غضروفی بدن خودشان (سپتوم، گوش و دنده) تمام شده یا تمایلی به برش اضافی روی بدن ندارند. هرچند راحتی بیمار بیشتر است، اما طبق مقالاتی مانندPubMed، نرخ جذب شدگی (Resorption) این غضروفها در درازمدت کمی بیشتر از غضروف خود فرد است.
غضروف تازه (از خود بیمار) حاوی سلول زنده و ماندگارتر است؛ اما غضروف اشعهدیده سلول زنده ندارد و صرفاً یک داربست بیولوژیکی است.
یکی از مشکلات غضروف دنده، احتمال تاب برداشتن یا کج شدن (Warping) به مرور زمان است. تکنیک DCF (Diced Cartilage in Fascia) پاسخی هوشمندانه به این چالش است.
در این روش، جراح غضروف را به قطعات بسیار ریز (کمتر از ۱ میلیمتر) خرد میکند. سپس این قطعات را درون لایهای از "فاسیا" (Fascia - پرده نازک پوشاننده عضلات گیجگاهی) میپیچد و مثل یک خمیر نرم به آن شکل میدهد.
توضیح ساده:مثل پر کردن یک سوسیس با مواد ریز شده؛ نتیجه نهایی یک سطح کاملاً صاف و منعطف است که دیگر کج نمیشود.

موفقیت در رینوپلاستی تقویتی، دو مرحله حیاتی دارد: برداشتن سالم بافت و کاشت دقیق آن. جراحان زمانی به سراغ تکنیکهای پیشرفته برداشت میروند که با چالشکم آوردن غضروف در عمل بینیمواجه شوند.
این وضعیت معمولاً در کسانی رخ میدهد که سپتوم آنها در جراحی قبلی برداشته شده یا به طور مادرزادی کوچک است. در این سناریو، تسلط جراح بر آناتومی نواحی اهداکننده (گوش و دنده) تعیین میکند که آیا بیمار علاوه بر بینی زیبا، محل برداشتِ کمعارضهای نیز خواهد داشت یا خیر. دقت در این مرحله، از بدفرمیهای ثانویه در ناحیه اهداکننده جلوگیری میکند.
در این روش، برش معمولاً در پشت گوش (شیار پشت لاله) ایجاد میشود تا اسکار کاملاً پنهان بماند. جراح با دقت گودی وسط گوش (Concha) را تخلیه میکند. نکته کلیدی، حفظ "آنتیهلیکس" (Antihelix) یا همان لبه برجسته گوش است.
تا زمانی که این لبه دستنخورده باقی بماند، شکل ظاهری و برجستگی گوش هیچ تغییری نخواهد کرد. پس از برداشت، فضای خالی بخیه زده میشود و بیمار تنها یک پانسمان فشاری موقت برای جلوگیری از تجمع خون (هماتوم) خواهد داشت.

جراحی برداشت دنده؛ برش کوچک زیر سینه و مدیریت درد
برای دسترسی به غضروف دنده (معمولاً دنده ششم یا هفتم)، برشی حدود ۳ تا ۴ سانتیمتر در چین زیر سینه (Inframammary Fold) ایجاد میشود. در خانمها، این خط برش دقیقاً زیر خط سوتین پنهان میشود.
مهمترین نگرانی بیماران در این روش، درد پس از عمل است. امروزه جراحان با تزریق داروهای بیحسی طولانیاثر در فضای بین دندهای و حفظ عضلات شکمی (بدون قطع کردن آنها)، درد را به میزان چشمگیری کاهش میدهند.
توضیح ساده:با بیحسیهای جدید، درد دنده بیشتر شبیه به کوفتگی ناشی از ورزش سنگین است تا درد جراحی.

پس از برداشت، غضروف خام باید به ظرافتِ یک مجسمه تراشیده شود. این مرحله حساسترین بخش کار است. جراح با استفاده از ابزارهای بسیار دقیق، غضروف را به ورقههای نازک (Slices) تقسیم میکند.
ضخامت و انحنای هر ورقه باید میلیمتری تنظیم شود؛ اگر بیش از حد نازک باشد، میشکند و اگر ضخیم باشد، بینی را زمخت میکند. مهارت در "کاروینگ" است که تفاوت یک بینی ظریف و طبیعی را با یک بینی ناهموار مشخص میکند.
هر مداخله جراحی، حتی با دقیقترین تکنیکها، با ریسکهایی همراه است و پیوند غضروف نیز از این قاعده مستثنی نیست. در حالی که گرافتها برای استحکامبخشی حیاتی هستند، رفتار بیولوژیکی آنها پس از قرارگیری در بدن همیشه ۱۰۰٪ قابل پیشبینی نیست. برخی بیماران برای فرار از این ریسکها به دنبال روشهایی مانندعمل ترمیم بینی بدون غضروف(مثلاً با استفاده از فیلر یا لیفت با نخ) میگردند.
باید آگاه باشید که اگرچه روشهای بدون غضروف کمخطرتر به نظر میرسند، اما راهحلهای موقتی هستند و نمیتوانند ساختار از دست رفته را بازسازی کنند. خطرات اصلی پیوند غضروف معمولاً مربوط به واکنش بافت پیوندی در درازمدت و آسیبهای احتمالی در محل برداشت است که در ادامه به تفصیل بررسی میکنیم.
یکی از نگرانیهای اصلی، تحلیل رفتن یا "جذب شدن" گرافت توسط بدن در طول زمان است. سیستم ایمنی ممکن است بافت پیوندی را هضم کند که منجر به کاهش حجم و تغییر شکل بینی میشود. مطالعات نشان میدهد که غضروفهای خود بیمار (Autograft) کمترین میزان جذب را دارند و پایدارترین گزینه هستند. در مقابل، غضروفهای اهدایی (Allograft) نرخ جذب بالاتری دارند.
توضیح ساده:مانند ذوب شدن آهسته یک تکه یخ؛ گرافت کوچک شده و دیگر نمیتواند بینی را نگه دارد.
غضروف دنده ذاتاً دارای انحنا و تنش داخلی است. حتی پس از صاف شدن توسط جراح، این غضروف تمایل دارد به شکل منحنی اولیه خود بازگردد. این پدیده که "حافظه غضروفی" نامیده میشود، میتواند ماهها پس از عمل باعث کجی بینی شود. استفاده از تکنیکهای خاص برش (مانند تکنیک لایه لایه کردن متقارن) برای خنثی کردن این نیرو ضروری است.
توضیح ساده:مثل فنری که به زور صاف شده و میخواهد دوباره به حالت خمیده اولش بپرد.

برداشتن غضروف به معنای ایجاد یک زخم جراحی جدید در بدن است که مراقبتهای خاص خود را میطلبد.
جمع شدن خون بین پوست و غضروف که با پانسمان فشاری (Bolster) پیشگیری میشود.
احتمال بسیار کم سوراخ شدن پرده محافظ ریه (پلورا) و نشت هوا (پنوموتوراکس).
در بیمارانی که پوست بینی بسیار نازکی دارند، ممکن است لبههای تیز گرافت پس از کاهش ورم، از زیر پوست نمایان شود. این عارضه که "دیده شدن گرافت" (Graft Visibility) نام دارد، ظاهر ناخوشایندی ایجاد میکند. جراحان معمولاً با پوشاندن گرافت با فاسیا یا بافت نرم (Camouflage)، لبهها را مخفی میکنند.
تجربه بیماران:برخی افراد با پوست نازک گزارش میدهند که هنگام لمس تیغه بینی، لبه سفت غضروف پیوندی را زیر انگشت حس میکنند.
وقتی صحبت از رینوپلاستی با پیوند غضروف (بهویژه دنده) میشود، باید انتظارات خود را از دوران نقاهت تعدیل کنید. این عمل با جراحیهای زیبایی استاندارد که صرفاً شامل تراشیدن قوز یا جمع کردن پرهها هستند، تفاوت دارد. مهمترین تفاوت، وجود "دو محل جراحی" است؛ یعنی شما همزمان باید از زخم بینی و زخم ناحیه اهداکننده (گوش یا دنده) مراقبت کنید.
در جراحی معمولی، درد و ناراحتی معمولاً خفیف است و بیماران پس از ۳ تا ۵ روز به فعالیت روزمره برمیگردند. اما در جراحیهای شامل پیوند دنده، ممکن است دوره نقاهت اولیه تا ۲ هفته طول بکشد. تورم بینی در این روشها معمولاً شدیدتر است و دیرتر فروکش میکند، زیرا دستکاری بافتی گستردهتر بوده است. همچنین، احساس سفتی در نوک بینی ممکن است ماهها باقی بماند که نشاندهنده استحکام اسکلت جدید است.
برخلاف تصور، درد اصلی بیمار معمولاً مربوط به بینی نیست، بلکه در ناحیه دنده حس میشود. این درد شبیه به گرفتگی شدید عضلانی یا کوفتگی پس از ضربه است که هنگام سرفه، خنده یا بلند شدن از تخت تشدید میشود. پزشکان برای کنترل این درد از پمپهای درد یا مسکنهای خوراکی قوی استفاده میکنند. استفاده از شکمبندهای طبی (Binder) نیز با حمایت از عضلات قفسه سینه، درد هنگام حرکت را به شدت کاهش میدهد.
تجربه بیماران:اغلب بیماران گزارش میدهند که درد دنده در ۴۸ ساعت اول اوج میگیرد اما پس از روز سوم به سرعت کاهش مییابد.
علاوه بر شستشوی بینی، باید مراقب زخمهای دیگر هم باشید. بخیههای پشت گوش معمولاً جذبی هستند و نیاز به کشیدن ندارند، اما باید تا چند روز خشک نگه داشته شوند و پماد آنتیبیوتیک روی آنها زده شود.
زخم زیر سینه (دنده) حساستر است. این ناحیه باید کاملاً خشک بماند تا از عفونت جلوگیری شود. معمولاً بخیههای این قسمت غیرجذبی هستند و پس از ۱۰ تا ۱۴ روز کشیده میشوند. تا آن زمان، از خیس شدن مستقیم پانسمان دنده در حمام خودداری کنید.
گرافت کاشته شده بلافاصله به استخوان یا غضروف بینی نمیچسبد. در هفتههای اول، تنها بخیهها و چسبها گرافت را در جای خود نگه میدارند.
فرآیند بیولوژیکی جوش خوردن (Integration) و تشکیل بافت همبند، حدود ۶ هفته زمان میبرد. اما ثبات نهایی و یکپارچگی کامل ساختار ممکن است تا یک سال طول بکشد. در این مدت، هرگونه ضربه میتواند باعث جابجایی گرافت شود.
اگر پیوند دنده داشتهاید، محدودیتهای شما سختگیرانهتر است. تا ۶ هفته نباید هیچ جسم سنگینتر از ۳ کیلوگرم را بلند کنید، زیرا فشار به عضلات قفسه سینه میتواند به محل برداشت آسیب بزند.
حرکات چرخشی بالاتنه (مانند گلف یا تنیس) و تمرینات شکمی (دراز و نشست) تا ۲ ماه ممنوع است. شروع پیادهروی آرام از روز سوم بلامانع است و به گردش خون کمک میکند، اما بازگشت به باشگاه بدنسازی باید با تایید پزشک و بسیار آهسته باشد.
وقتی صحبت از رینوپلاستی تقویتی میشود، باید انتظار بودجهای بالاتر از عملهای زیبایی استاندارد را داشته باشید. این افزایش قیمت بیدلیل نیست؛ جراحی که شامل پیوند بافت است، از نظر تکنیکی در دسته "جراحیهای بازسازی" (Reconstructive) قرار میگیرد که پیچیدگی بسیار بالاتری دارد.
هزینه نهایی تابعی از دستمزد جراح، هزینه مرکز جراحی (به دلیل طولانی شدن زمان اتاق عمل) و نوع گرافت (گوش یا دنده) است. برای دریافت مشاوره و پیدا کردن جراحانی که در زمینه جراحیهای پیچیده ترمیمی شفافیت مالی و مهارت دارند، میتوانید به لیست متخصصین تایید شده در پلتفرمهیلیفامراجعه کنید. ما در هیلیفا تلاش کردهایم پزشکانی را معرفی کنیم که تجربه بالایی در تکنیکهای گرافتگذاری دارند.
این جراحی در واقع "دو عمل در یک زمان" است: اول جراحی برداشتن دنده یا غضروف گوش، و دوم بازسازی بینی. زمان بیهوشی در موارد پیوند دنده گاهی تا ۲ تا ۳ ساعت بیشتر از رینوپلاستی معمولی طول میکشد.
همچنین، آمادهسازی و تراشیدن (Carving) غضروف دنده مهارتی هنری و زمانبر است که ریسک بالایی دارد و فقط از عهده جراحان فوقتخصص برمیآید. این تخصص ویژه و ریسک اتاق عمل، عامل اصلی جهش قیمت است.
قانون کلی بیمهها ساده است: "زیبایی" پوشش ندارد، "درمان" پوشش دارد. اگر پیوند غضروف صرفاً برای سربالا کردن بینی باشد، هزینه با بیمار است.
اما اگر این پیوند برای اصلاح "انحراف شدید تیغه بینی" (Septoplasty)، درمان "تنگی دریچه تنفسی" (Valve Collapse) یا بازسازی بینی پس از سرطان یا تصادف انجام شود، بخشی از هزینه (تحت کدهای درمانی) قابل پرداخت است. تایید این موضوع نیازمند سیتیاسکن و تاییدیه کمیسیون پزشکی قبل از جراحی است.
پیوند غضروف در رینوپلاستی مدرن، مرز باریک میان یک "تغییر ظاهری موقت" و یک "ساختار ماندگار و اصولی" است. اگرچه تصور برداشتن غضروف از دنده یا گوش و تحمل یک زخم اضافه ممکن است در ابتدا برایتان دلهرهآور باشد، اما باید بپذیرید که این بافتهای خودی، در واقع "بیمه عمر" بینی جدید شما هستند.
بدون حمایت اسکلتی کافی، حتی زیباترین بینیها نیز پس از چند سال تسلیم نیروی جاذبه و فشار پوست شده و دچار افتادگی نوک یا تنگی نفس میشوند. تجربه بالینی نشان میدهد بیمارانی که به خاطر ترس از دوره نقاهت، از تقویت لازم اسکلتی صرفنظر کردهاند، اغلب کاندیداهای اصلی جراحیهای ترمیمی (Revision) در آینده هستند.
بنابراین، اگر جراح متخصص شما استفاده از گرافت را پیشنهاد داد، آن را نه به عنوان یک هزینه یا دردسر اضافی، بلکه به عنوان یک ضرورت مهندسی برای تضمین تنفس راحت و زیبایی مادامالعمر بپذیرید. به یاد داشته باشید که در این پروسه پیچیده، "مهارت دست جراح" در تراشیدن و فیکس کردن گرافت، بسیار مهمتر از خودِ منبع غضروف است. انتخابی آگاهانه و صبورانه داشته باشید تا یکبار برای همیشه پرونده جراحی بینی خود را با موفقیت ببندید.
پـر بـازدیـد تـرین مطـالب
دسته بندی نشده
12 آبان 1404
کلوملا، بخش میانی بینی، به شکلها و ویژگیهای مختلفی تقسیم میشود و تغییرات ...
نفر این مقاله را مطالعه کردند.
دسته بندی نشده
28 فروردین 1404
هماتوم سپتوم بینی: تجمع خون بین تیغه و مخاط بینی در اثر ضربه، جراحی یا بیما ...
نفر این مقاله را مطالعه کردند.
خیر، سیستم ایمنی بدن بافت زنده فرد دیگر را پس میزند (رد پیوند). برای استفاده از منبع غیرخودی، تنها گزینه استاندارد "غضروفهای اشعهدیده بانک بافت" (بدون سلول زنده) است.
اگر تغییر شکل جزئی باشد، با تزریق فیلر یا گرافت نرم پوشاننده (Camouflage) اصلاح میشود؛ اما در موارد شدید، تنها راهکار قطعی "جراحی مجدد" و تعویض گرافت است.
نظـــرات مخاطبـــان
امتیـــاز دهیـــد!
0